باورهای نادرست ایرانیان پیرابیماری ـ پیراتندرستی تن آدمیان
بخش یکم
برآیند این باورهای نادرست زمانی آشکار میشود که بسیاری مردمان در دورهای طولانی این رویه را به کار ببندند که البته معمولا همزمان با شماری دیگر کارکردهای نادرست دیگر نیز همراه است:
1. این باور نادرست که طبیعت زنجبیل همچون فلفل سیاه بسیار گرم و خشک است. راست آن است زنجبیل در نهاد خود رطوبتی افزونه و پنهانی دارد که گواهش یاریرسانی به برانگیزانندگی همبستری جنسی و افزایش تراوشهای مایع جنسی مدانه است. در حالیکه فلفل سیاه خشکاننده شیر و منی است. از شواهد دیگر اینکه بدل آن در خواص زنجبیل فلفل سفید یا دارفلفل است نه فلفل سیاه. جالینوس گفته است چون مزاج آن خشک نیست بهتر است گفته شود مرطوب است. یادآور شده زنجبیل سریع میپوسد و پوک میشود. آمیختن عسل با زنجبیل اندکی از رطوبت افزونه را برای کسانی که از خوردن زنجبیل آزرده میشوند از میان میبر.د برخی باورداران مسلمان عطف به یادکرد آمیختگی زنجبیل با آب چشمه سلسبیل در بهشت پنداشتهاند حسن محض است اما به راستی چنین نیست. مثل اینکه تصور شود چون در بهشت آب است شری در آب این جهانی نیست. اما میدانیم هست. سیل هست. ویرانگری هست. غرقشدگی در اقیانوس و دریا و حتی استخر هست. خفگی هست.
2. لیمو ترش و شربت آبلیمو تهیه شده در تابستان سبب شده برخی به نادرستی بپندارند طبیعت آن سرد و مرطوب است. اما راست آن است پیشنیان آن را گرم و خشک درجه دوم میدانستند. ممکن است پرسیده شود چرا تشنگی را برطرف میکند؟ پاسخ آن است چون بیرون تن بسیار گرم شده با خوردن شربت آبلیمو درون هم درجه حرارتش کمی بالا میرود پس تعادل درونی ـ بیرونی اتفاق می افتد. گسل میان دو سویه بدن یعنی اختلاف پتانسیل از میان میرود.
3. باور نادرست خون نداشتن بدن در میانسالی و پیری. طی سالهای گذشته بارها دیدهام اگر این باور نادرست سبب مرگ نشده دستکم سبب سکته خفیف و دستکم انسداد عروق شده است. داستان زندهای را یاد میکنم. سال 1381ش مرد شصت و سه ساله بسیار ثروتمندی در همسایگی خانه داشتیم که سه بار به پسرش گفتم به پدرش بگوید به انتقال خون رفته و خوندهی کند. روزی مرا دید و گفت پیغام شما رسید اما من خون ندارم. چون به تعبیر خودش حمام زیاد میرود یعنی تماس جنسی او زیاد است. یادآورش شدم پیشینیان به درستی معتقد بودند از سی وپنج سالگی به بعد چراغ بدن رو به خاموشی می رود یعنی حرارت بدن کم میشود. همین نکته سبب غلیظ و سفت شدن خون میشود. در تماس جنسی هم ولو کم بهترین خون تن آدمی به منی مردانه بدل میشود و همزمان بخشی از حرارت آن هم از دست میرود . پس باز هم خون غلیظتر و رگها بستهتر میشود. از آنجا که میدانستم از تریاک هم استفاده میکند گفتم مصرف افیون هم خون را میسوزاند و از کیفیت و کمیت آن می کاهد و همزمان سفتتر میکند. بنا به شغل پرتنشی هم که داشت گفتم به وقت اضطراب و ناراحتی عضلات و از جمله رگهای بدن منقبض میشود. پس باز هم خطر انسدارد عروقی بیشتر خواهد شد. پاسخ داد کار از کار گذشته است. دانستم نگاهش به پنجههای طلایی جراحان قلب است. توصیه مرا فقیرانه میپنداشت و چون مرفه بود حس میکرد درمان مثلا 50/000 تومانی کسر شان اوست. دست بر قضا سحرگاهی ساعت چهار بامداد در سال 1382ش در بیمارستان پارس تهران بودم که پسرش را دیدم که گفت پدرش در حال جراحی قلب است. مدتی بعد او را دیدم و گفت بیست میلیون هزینه عمل شده و چهارماه در خانه بوده است و در این فاصله دامادش یکصد و بیست میلیون تومان از حساب مشترکش برداشت کرده و به او ضرر زده است. همین اتفاق در همان ایام برای یک از رؤسای بانک تجارت اتفاق افتاد که به تصفیه خون اقدام نکرد چون باز هم معتقد بود عصرها کامیابیهایش از کامجویی زنان و تریاککشی را دارد . او هم در سنی نزدیک به چهل سال ناگزیر به جراحی شد. همسایه دیگر خانهام که برادرش جراح قلب در تهران بود با همین استدلال جماع زیاد و خون نداشتن و مصرف تریاک برای آرامش روان در جاده تهران ـ قم دچار حمله قلبی شد و برادرش در بیمارستان شهید مدرس او را جراحی کرد و چهار ماه خانهنشین بود. شگفت است بیشتر مردمان چندانکه اضطراب تعویض روغن ماشین خودشان را دارند نگران اصلاح خون بدن را ندارند که عوارض سوء بیشتری برای آنها دارد.
4. باور همگانی ـ جهانی ـ همهزمانی اینکه شراب نوشیدن غم را از دل میبرد. این باور در گذر تاریخ بوده و امروزه نیز به یک باور بینالمللی تبدیل شده که مشروبات الکلی حلالمسائل بسیاری مشکلات روان آدمی است. جالب است برخی پنداشتهاند الکل کلمهای عربی در مقابل واژه الجزء است چون برای کل بیماریها و عوارض تن سودمند است. اولا کلمه الکل در متون کهن پزشکی عربی و فارسی یاد نشده است. اروپاییان به میانجی ترجمههای عربی به لاتینی در قرون وسطا با ضبط الکحل به فرهنگ لغاتشان وارد کردند که به معنی داروی چشمی است. البته دانسته نیست چرا در گذر مترادف این مایع شیمیایی شد. لغزش دیگر که شوربختانه دهههاست به میانجی افسانه کاشف الکل بودن محمد بن زکریای رازی وارد کتابهای درسی دبستانی مدارس ایرانیان شده و عطف به اینکه جمشید پادشاه پیشدادی مخترع شراب بوده سبب شده به این تفاخر و تاثیر معجزهآسای شراب بیش از پیش توجه شود. گواهش را هم دیوانهای شعر بزرگانی مثل خواجه حافظ شیرازی و غزلیات شمس تبریزی یاد کردهاند. نقادی و پاسخ به این باور نادرست آثار شراب نیازمند تدوین یک کتاب مستقل و مفصل است. چکیده آنکه شراب تقویتکننده و به قول فروشندگان لوازم صوتی آمپلیفایر جسم و روح است نه شادیآفرین و اندوهزدا . به این معنی که اگر شخص خشمگین باشد خشمگینتر و اگر افسرده باشد افسردهتر و اگر ابله باشد ابلهتر و اگر مضطرب باشد مضطربتر میشود. گواهش اینکه فرمان قتلهای بزرگ و کوچک و دیگر ستکاریهای در طول تاریخ جهان از جمله ایران از سوی قدرتمندان پسامیگساری اتفاق افتاده است. اگر الکل پاسخگو بود رشتههای تخصصی روانپزشکی یا بیماریهای اعصاب و روان یا روانشناسی پدید نمیآمد که دست بر قضا از سوی اروپاییان پایهگذاری شده است. فراتر از آن ساخت انواع مخدرهای متنوع و پیشرفته در غرب از جمله هرویین و ال.اس. دی و کوکایین و دیگر مسکنهای اعصاب که نامهایشان نشان میدهد برآیند تلاش آزمایشگاهای کشورهای غربی است که تولید انبوه میشود. زیرا شراب رافع تمامی این مشکلات نیست. همچنین شراب در کمتر مرضی به عنوان مکمل درمان توصیه شده است. عوارض مصرف الکل از پارکینسون/لرزش اندامها تا هذیان الکلی و سیروز/تشمع کبدی و جز آن است. آخرین گروه قربانیان این باور نادرست شهدای جان بر کف دوره کرونا بودند که طی اسفندماه تا امروز بش از ششصد نفر به توهم کروناکشی الکل پساورود به بدن و گردش خون راهی سفر آخرت شوند که شاید اگر مصرف نمیکردند بیش از نود و نه درصد آنها طیق ضریب میرایی کرونا زنده میمانند. یک نکته میماند که نباید غفلت شود. توصیه به پرهیز از الکلنوشی برای آن است که به بدن و روان زیانی نرساند اما جنایات گروههای مدعی دینپاسی همچون طالبان و داعش و القاعده که سالهاست همه روزه بسیاری مردمان از کودک تا پیر را از جمله در افغانستان با عملیات انتحاری قتل عام میکنند بیآنکه شراب نوشیده باشند و البته نماز و روزه هم به جای آورده و به یگانگی خداوند کعبه و نبوت محمد(ٌص) و قرآن و معاد هم اعتقاد دارند اثبات میکند شراب بسیار قویتری به نام جهل و نادانی وجود دارد که آثارش بر روان و جسم بیش از شراب مایع است. در واقع الکل جسمانی سایه آن الکل روحانی و ناپیداست. حماقت درختی بزرگ با تنه و شاخههای قوی و برگ فراوان و میوههای انبوه است و مشروبات سکرآور فقط یکی از ثمرات آن است. راست گفتهاند پیشنیان که عقل که نیست جان در عذاب است. پس جان مؤمن نادان در دروخ این جهان و آن جهان خواهد سوخت همچون کشندگان علی و حسین و یارانش اگر خدای یگانه در روز رستاخیر آنها را نبخشاید. پس جاهل خود و دیگران را به رنجهای بیپایان میافکند. در این میانه الکلکاوی یک باور نادرست دیگر هم یافته شد . اینکه ننوشیدن شراب و حفظ کامل تمامی شعائر دینی لزوما به معنی گرفتار سیاهمستی نشدن و عربده نکشیدن و ستمگری به خلق نیست.