باورهای نادرست ایرانیان پیرابیماری – پیرا تندرستی تن آدمیان… دیابت
بخش دوم
5 – دیابت
واژه دیابت وزن و شکل و آهنگ ظاهری نرم و خوشایندی دارد همچون منافقان. بیماریاش هم کشنده و خطرناک است ر پدربزرگم سید علی اکبر برقعی (1278ـ1355ش) که خردی ناب و هوشی سرشار حتی در سنین نزدیک به نود سال داشت که در نیروی دریافت و یادسپاری و بیان و قلمش نیز خللی وارد نشده بود در وصف دیابت گفت موذی است. آب زیرکاه است. زیرازیر از اندرون است که بدن را میفرساید.
دیابت لفظی اروپاییتبار است. پس هم از این رو بسیاری میپندارند پیشنیانشان این بیماری را نمیشناختهاند. چنین باوری نادرست است. از دیابت یاد کردهاند. به سببشناسی و نشانهشناسی و درمان آن اشاره کرده بودهاند.
کلمه دیابت یونانی است. از دیابایناین به معنی تماما گذرنده مشتق شده است. یعنی هر چه شخص آب بخورد بیدرنگ به ادرار تبدیل میشود.
در زبان فارسی هم به جز مرض قند که امروزه مصطلح است معادلهایی برای دیابت یاد کرده بودهاند. از جمله اخوینی مؤلف هدایه کهنترین پزشکینامه پارسینویس در قرن چهارم هجری قمری پرمیز/پرادرار و دواره/دور زننده و دولاب/چرخ آبکشی چاه را یاد کرده است. نوشته چون از یک سوی که شخص مینوشد از سوی دیگر مثل دلو چاه از آب خالی میشود. ممکن است زلقالکلیه را هم بنا به نشانههای یادشونده در متون کهن مترادف دیابت دانست. در کتابهای پزشکی فارسی و عربی هم با ضبط دیابیطس و ذیابیطس برگرفته از یونانی نوشته میشده است. در فرهنگهای پزشکی عربی امروزی معادل دیابت را بوال بر وزن فعال نام دادهاند. شاید چون قالب این صیغه در عربی مبالغه را نشان میدهد یعنی پرادرار شدن. به ظن قوی یکی از انواع آنچه سلسالبول نیز میگفتهاند دیابت بوده است.
در الواح برجای مانده مصری چند هزاره سال پیش و نیز در میان اقوام بینالنهرین همچون قوم آشور بیش از سه هزار سال قبل در الواح بر جای مانده از نشانههای دیابت یاد نمودهاند. در تاریخ پزشکی یاد شده آرتئوس کاپادوکیایی ـ زاده کاپادوکیای ترکیه امروزی ـ در قرن دوم بعد میلاد مسیح نیز آن را گزارش کرده است.
شماری بزرگان تاریخ نیز بر پایه نشانههای یادشونده در تاریخ به ظن قوی دیابت داشتهاند به ویژه آنانکه بدون دلیل مشخص دچار کوری میشدهاند همچون ابنعباس پسرعموی پیامبر اسلام(ص) که در اواخر عمر نابینا شد. محتملا رودکی سمرقندی از پیشگامان شعر فارسی بنا به دادههایی که از او به ما رسیده از جمله یادکرد فروریختن همگی دندانهایش که به گواهی خودش بسیار سپید و منظم بوده همراه با کوری و دیگر فرسودگیهای جسمانی که از آنها شکواییه دارد و نیز شاید مصرف زیاد شراب که در اشعارش به ستایش باده پرداخته است برآیند برخوداری زیاده از حد از تنعمات و تمتعات نوشیدنی و خوردنی و کامجویانه به این بیماری گرفتار شده بوده است. چنین است ملک ظاهر غازی بن یوسف پسر صلاح الدین ایوبی که به گواهی عبداللطیف بغدادی پزشک برجسته قرن هفتم این شخص به سبب عوارض ناشی از دیابت در سال 613 هجری درگذشته بوده است. شاید رساله بغدادی درباره دیابت همین شاهزاده بوده باشد. گزارش آن از سوی اولمان در تاریخ طب اسلامی،ص109 به دست داده شده است.
پیشینیان به روشهای مختلفی بدون هزینه یا خونگیری و درد و صرف وقت آن را تشخیص میدادهاند. از جمله محمد بن زکریای رازی نوشته اگر کسی مشکوک به دیابت است روی خاک ادرار کند اگر مورچه جمع شد بیماری قند دارد.
سببشناسی دیابت را گرمی کلیه/قلوه و ضعف قوه ماسکه/ نگهدارنده میدانستند که خوردنیها و نوشیدنیها پیش از هضم کامل از بدن دفع میشود. با این توضیح که چون هنوز میکروسکوپ و فناروی امروزی نبوده راهی جز مشاهده مستقیم وضعیت بیمار و تفکر و آزمودن تجربی داروهای گیاهی نداشتهاند.
به همین سبب درمان را بر پایه خورانیدن خنکیها و خوابیدن روی سطوح خنک و استفاده از هوای یا گذاشتن ضماد خنک توصیه میکردند. از جمله اخوینی نسخهای ترکیبی با یازده مفرده گیاهی با عنوان قرص طباشیر یاد کرده است. زیرا این ماده در درمان التهابات کاربرد داشته است.
سه نسخه درمانی ثابت بن قره قرن سومی هجری.
1. خوردن اسفرزه بوداده شده به همراه آب میوهها.
2. خوردن قرصهای تهیه شده با ترشک همراه با آب انار ترش.
3. خوردن قرص اقاقیا با این نسخه: گلنار/جلنار 4 پیمانه و گل سرخ خشک شده سه پیمانه و اقاقیا دو پیمانه و صمغ عربی یک پیمانه و کتیرای خوراکی نیم پیمانه بگیرند و بسیایند و با لعاب اسفرزه خمیرکرده و به شکل قرص درآورند. بعد این حبههار را با آب بسیار خنک بخورند. همچنین با پارچه خیسانده شده در سرکه و گلاب و سرد شده با یخ روی کمر و پشت بگذارند و بعد روی آن اقاقیا گذاشته و با یخ سرد کنند. باید در جاهای مرطوب سکونت کنند.
دو نسخه درمانی از محمد بن زکریای رازی
زنی به سبب تاری چشمان، عطش فراوان، افزایش ادرار، رقیق و سفید بودن ادرارش به رازی رجوع کرد. گفت دیابت دارد. دستور داد ماءالشعیر بنوشد و ترکیبی از گلسرخ و گلاب و سرکه تهیه کرده و بر سر ش بریزد.
مرد دیگری به رازی هم مراجعه کرد که گفت دیابت دارد. توصیه کرد باز هم ماءالشعیر که در آن به اندازه یک چهارم آن آب انار افزوده شده باشد بخورد. غذایش هم سماقبنیان بوده باشد.