گشایش اردیبهشت 1393

لوگو سایت رضوی
جستجو

گورآباد و گورپژوهی

برای ایرانیان البته نام گور در نخستین برخورد یادآور قبر در عربی و تداعی‌کننده شعر  خیام نیشابوری درباره بهرام گور است. امروزه در سراسر جهان خاصه در ایران به سبب القای تاثیر گورگاه در روزگار پس از مرگ  بالاخص در قم به این پدیده یک صنعت اقتصادی درآمدزا و از جمله گورگردی بدل شده است. روزگاری برنامه‌ای از صدا و سیمای ایران به نام صندلی داغ پخش می‌شد. تصور می‌کنم اگر یکی از دست‌ اندرکاران  گورپیشه قمی در آن شرکت می‌کرد جالب بود. شاید چنین پرسشها و پاسخهایی رد و بدل می‌شد:

 

به کدام سوره‌های قرآن علاقه دارید؟ فاتحه.

 

چرا؟ چون موتور محرکه دیگران است که گوری داشته باشند که مردمان بر سرش فاتحه بخوانند. پس همچون واحد تجاری است که محل آن از جنبه رونق و کسادی فرق می‌کند. این عامل به رقابت و افزایش قیمت گورها کمک می‌کند. مرحومه پروین اعتصامی هم که از سال 1320ش گورشان در جوار حضرت معصومه در قم است به سبب مرغوب بودن محل دفن همه روزه دوستدارانش از سراسر ایران بر سر مزارش می‌آیند و فاتحه می‌خوانند در بیتی از یک قصیده که روی سنگ مزارشان است یادآور شده‌اند:

صاحب آن همه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است.

دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی‌دوست دلی غمگین است.

 

کدام آیه قرآن را دوست دارید و همیشه زمزمه می‌کنید؟ الهیکم التکاثر حتی زرتم المقابر.

 

به کدام پادشاه ایرانی علاقمندید؟ بهرام گور.

 

از میان سلسله‌ها؟ گورکانیان و گورخانیان یعنی قراختاییان.

 

کدام  شهر باستانی تمدن ایران؟ گور در فارس قدیم در ایران .

 

کدام شهر آسیایی؟  شهر تاریخی گور دربنگال هندوستان.

 

از شهرهای اروپایی؟ گور در هلند.

 

کدام قوم و زبان ایرانی؟ کرد گورانی و شاعرشان عبدالله گورانی.

 

رمان خارجی؟ گور به گور ویلیام فاکنر آمریکایی.

 

رمان ایرانی مورد علاقه؟ از آل‌احمد سنگی بر گوری و از صادق هدایت زنده به گور و اگر گاف داشت بوف کور.

 

رمان‌نویس؟ ماکسیم گورکی.

 

از فلاسفه یونان قدیم؟  آناکساگوراس، پروتاگوراس، گورگیاس، آتناگوراس.

 

از فلاسفه جدید؟ سورن آبیه کی‌یرکگور دانمارکی.

 

از دانشمندان علوم جدید؟ گریگور مندل دانشمند ژنتیک که البته ایشان  از متشرعین و متعبدین دین عیسوی هم بوده است.

 

از جامعه‌شناسان؟ ژرژ گورویچ.

 

شاعر مورد علاقه شما کیست؟ تاگور هندی.

 

از میان فرقه‌های دینی؟ گریگوری در مسیحیت و  گورو مؤسس مذهب سیکهای هند.

 

عارف مورد علاقه‌تان؟ سادگوروی هندی.

 

سیاستمدار اروپای غربی؟ هرمان گورینگ آلمانی.

 

سیاستمدار اروپای شرقی؟ میخاییل گورباچف.

 

از جاسوسهای روس در ایران؟ پرنس کینیاز دالگورکی روس.

 

از میان بریتانیاییها؟ سر گور  اوزلی.

 

از کدام نامهای خانوادگی خاصه برای نسلهای آینده و فرزندانتان خوشتان می‌آید؟ گرچه با رژیم صهیونیستی مخالفم اما بن‌گوریون.

 

از بیماریها؟ گورزادی یعنی کوتولگی.

 

از گیاهان دارویی؟ گورگیاه یعنی اذخر.

 

میوه؟ انگور.

 

جانور؟  گورخر و  گورکن و گوریل.

 

غذای سنتی؟ گوره ماست.

 

از دشنامها؟ گور به گور شده.

 

از کلمات کودکانه؟ گوگوری مگوری.

 

از واژه‌های انگلیسی؟ گورمند یعنی شکم‌چران. زیرا شکم شخص در این حال همچون  آرامگاه است.

 

کدامیک از دیالوگهای سینمایی و تلویزیونی را دوست دارید؟ تکیه کلام همشهری‌مان مش قاسم در سریال دایی جان ناپلئون از زبان زنده‌یاد پرویز  فنی‌زاده:  تا قبر آ آ آ آ.

 

از  فیلم‌فارسیها؟ سلطان قلبها البته اگر بشود به جای قلبها  قبرها گذاشت. به باورم باید ویراسته/ورژن جدیدی از آهنگ عارف را هم با این کلمه عوض و آن را دوباره تدوین کرد.

 

کدام کارتن تلویزیونی؟ گوریل انگوری.

 

از هنرپیشگان هالیوود؟ گریگوری پک با بازیهای ماندگارش در سینما.

 

از کمدینهای آمریکایی؟ دن گور.

 

با کدام تقویمها کارمی‌کنید؟ گریگوری.

 

تعریف اسراف از نظر شما؟ گور دسته‌جمعی و مرده‌سوزی امروزی و اسید ریختن روی مرده.

 

از اصطلاحات مترادف بی‌قانونی و بی‌نظمی؟ گوریده و شوریده بودن کارها.

 

معرفی قم در یک کلمه؟ گورآباد به یاد نورآباد ممسنی. البته امامزاده‌ای در نظنز به نام سلطان گورآباد هم هست که نباید با قم که به اصلاح اهل  فلسفه قدیم ماهیتا گورآباد است اشتباه شود.

 

اگر بخواهید تمثیلی از فناوری امروزی بزنید؟ آخرین ایستگاه خط متروی دانش پزشکی.

 

با نبش قبر موافقید؟ نه. با قبر نبش موافقم.

 

از میان دعاهای مفاتیح‌الجنان؟ زیارت اهل قبور.

 

کدام زمین برای سرمایه‌گذاری یا  ساخت گورستان مناسب‌تر است؟ موات.

 

نظرتان درباره نابودی محیط زیست چیست؟ باید طبیعت فراکویری شده درجهان خاصه ایران  را گورستان اعظم یا اکبرالمقابر گونه‌های در حال انقراض گیاهان و جانوران نامید.

 

نگران دریاچه ارومیه نیستید؟  هستم. چون حقیقتا بحرالمیت این یکی است نه آنکه در مرز اردن و  اسرائیل است.

 

یک سخن حکیمانه از حکمای کهن؟ منسوب به بقراط پدر علم طب است که گفته‌اند با دیدن زنی که در گورش می‌گذارند گفته بود چه شوهر خوبی!

 

به نظر شما کدام کشور برای سفر و سرمایه‌گذاری خوب است؟ قبرس چون مشتمل بر و  آغازشونده با و مخففی از قبر است خاصه به لهجه اصفهانی.

 

منفورتین دشمنانتان؟ مرده‌سوزانندگان خاکسترکننده  همچون هندیان  بر آب پاشنده یا  همچون ژاپنیها در جعبه‌کننده نیز  اسیدریزان روی اموات زان پس جاری‌شونده در فاضلابها.

 

به گورهای تنگ و فشرده باغ بهشت قم چه نامی می‌دهید؟ قبرک به یاد ببرک کارمل رئیس جمهور فقید افغانستان. البته گورک بر وزن کورک که یادآور ماکسیم گورکی است یا گورچه بر ورزن مورچه که نماد کوچکی هم هست می‌توان گفت.

 

به حیات پس از مرگ اعتقاد دارید؟ بله اما به سبب تنگی و طبقاتی بودن به  نوع با طاء آن نه. زیرا سوییت یا حتی هم‌‌‌اندازه یک تشک یا تختخواب هم نیست چه رسد به آپارتمان و خانه حیاط‌دار.

 

به نظر شما روی چه صنعتی در قم هنوز کارنشده است؟ توریسم مخصوص قم یعنی گوریسم تا توریستهای متشرع یعنی گوریستها  از آن بازدید کنند.

 

آیا به باور شما قم از  نظر علمی در کشور  وضعیت مناسبی دارد؟ نه. زیرا هنوز  موضوع تاسیس دانشگاه علوم گورشناسی و فرهنگستان علوم گورپژوهی در قم نهادینه نشده است.

 

یک بیت شعر فارسی  در زمینه رواج علم و فرهنگ؟  چنین گفت پیغمبر راستگوی  ز گهواره تا گور دانش بجوی.

 

از میان رباعیات خیام کدام؟

آن گورکه بهرام در او جای گرفت

آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گوربهرام گرفت؟

 

از غزلیات شمس؟

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد

گمان مبرید که مرا درد این جهان باشد.

 

چرایی اهمیت گور از نظرشما؟ چون تنها سهم مرده از  داشته‎‌های همو  در این دنیاست. کوروش گفته بود روی سنگ  مزارش بنویسند به این مشت خاکی که پیکرم را در برگرفته است رشک مبر! تا  دشمنانش گورش را نشکافند.

 

به نظر شما چه خلأیی در تاریخ ادبیات فارسی موجود است؟  اینکه در گذر تاریخ  تاکنون یک  دائره‌المعارف یا یک لغتنامه معمولی درباره کلمات و اصطلاحات این رشته یا تاریخ گورستانهای ایران حتی شهر قم به زبان فارسی تألیف و تدوین نشده است.

 

درباره کلمات وابسته به گور آیا پیشنهادی دارید؟ بله.  به جز اینکه بنده خودم شیفته ساخت واژه و ریشه‌شناسی آن هستم و معادلهایی را ساخته‌ام از جمله  مرده‌پوش برای کفن، مرده‌دان برای تابوت، مرد‌ه‌برداری برای مراسم تشییع جنازه، مرده‌بران برای بردارندگان تابوت، گورپیشه برای خرید و فروش‌کننده قبر، گوربردار برای متصدی مراسم تشییع و کفن و دفن. اما در واکاوی متون فارسی باید  استخراج و تدوین آکادمیک این گونه لغات و اشعار و قطعات که بسیار هم موضوع  جذاب و  دلکشی از سوی علاقمندان آماتور یا متولیان زبان و ادب فارسی این کار انجام شود. به باورم می‌تواند موضوع پایان‌نامه دکتری  ادبیات فارسی باشد. چندانکه بنده به یکی از دوستان این رشته  که از حاضران دائمی مراسمهای اموات  در قم است سالهای پیش پیشنهاد کردم موضوع رساله‌اش ختم در ادب فارسی را انتخاب کند. از جمله سعدی شیرازی برای تعبیر امروزی قاری قرآن مراسمهای موت معادل زیبای گورخوان را  آورده است:

حلوا  سه چار صحن(=سینی) شب جمعه چند بار

بهر ریا به خانه هر گورخوان شود.

 

بنیانگزار صنف شما در دفن چه کسی بوده است؟ بنا به یادکردهای قرآنی قابیل و به تعبیر مسیحیان و یهودیان قائن نیای همه گورپیشگان و اولین رئیس اتحادیه این صنف است که البته استاد راهنمایش در این زمینه کلاغ/غُراب بوده است. از  بازیهای روزگار اینکه شهر قم به سبب کاجهایش از  پُرکلاغ‌ترین شهرهای ایران است. مهمتر  از همه اینکه شاید راز چرایی مشکی‌پوشی برای مردگان ابوتراب  هم باشد اینکه کلاغ‌ هماره در طول عمر  سیا‌ه‌پوش بوده است.

 

آیا  گورپرستی در تاریخ سابقه داشته است؟ بله. عبدالجلیل رازی مؤلف کتاب  فارسی النقض تألیف حدود 560 قمری در رد بر کتاب بعض فضائح الروافض از قول مؤلف اخیر نوشته است: « همه گورپرست باشند و همچون دخترکان که لعبت بیارایند رافضی گورخانه بیاراید و منقش کند».

 

چرا نام گورستانها عموما با بهشت شروع می‌شود؟ حکمتی دارد. نمی‌شود  که با برزخ یا دوزخ شروع شود یا مشتمل بر آن باشد. زیرا سبب رکود خرید و فروش قبور  می‌شود. مشوقی است برای خریداران که امید به بخشیده شدن گناهان خود یا عزیزانشان را تقویت می‌کند.

 

از کاریکلماتورهای پرویز شاپور همشهری قمی‌زادمان (1378-1302ش) شوهر فروغ فرخزاد چیزی به خاطر دارید؟ به قول فقهاء عرضه بدارم رسم بود که در دهه‌های پیش هر کس کتابی داشت و ناشر چاپ نمی‌کرد به او گفته می‌شد اگر سعید نفیسی تقریظی بر آن بنویسد چاپ خواهد کرد. به روایت احسان یارشاطر،  پرویز شاپور  کاریکلماتوری ساخته بود که تصویر قبری را نشان می‌داد که روی آن نوشته شده بود با مقدمه سعید نفیسی.

 

از میان انواع ضیافتها به کدام علاقه دارید؟ مرده‌خوری. اما متاسفانه علیرغم اینکه مرده‌خوری حقیقی کار آدمخواران است عوام‌الناس به خورندگان غذای پس از مرگ میت چنین نامی ‌داده‌‌اند. باید فرهنگستان زبان و ادب فارسی فکری برای این واژه بکند. زریلی بر وزن تریلی گرچه تبار درستی و تشخصی ندارد  اما  از نظر مفهومی منطقی‌تر و جاافتاده‌تر است.

 

ناراحت نیستید قمیها به شوخی به شغل شما مرده‌خوری می‌گویند یعنی به کنایه می‌گویند از راه مرده ارتزاق می‌کنید؟  اولا چون غیبت ما را می‌کنند کارشان از ما حرام‌تر است. زیرا در قرآن یاد شده کسی که غیبت می‌کند گویا گوشت برادر مرده‌اش را می‌خورد. اما اگر سعادت داشته باشیم غیبت نکنیم پس مشخصا ما گوشت مرده را نمی‌خوریم بلکه پول او یا وراثش یا حداکثر غذای پس از تشییع و ختم و هفته و چهلم و سالگرد او را می‌خوریم. ضمن اینکه عطف به الغیب اشدّ من الزنا به همین سبب کار ما شریف‌تر است چون به مرز غیبت نمی‌رسد تا مصداق زناکار باشیم.

 

چرا قم نماد گورسپاری شده است؟ شاهان صفوی  بزرگ‌مردان مروج تشیع صفوی که گورشان نورافشان باد با وصیت به دفن شدن در قم کلنگ آن را اول بار به شکل جدی زدند. زیرا  قم که دومین نماد رسمی شیعه در ایران است نسبت به مشهد از قزوین  اصفهان نزدیکتر بوده است. در دوره قاجار به بعد هم قم به تهران نزدیک بود. پیشنهادم این است یکیاز گورستانهای قم به نام آرامستان صفویه نامگذاری شود.

 

چه پیشنهادی به مسئولین دارید؟ علیرغم سوددهی یک به صد و گاه یک به  هزار یا بیشتر این صنعت، اما متاسفانه تبلیغات ما در سطح بین‌المللی در قلمرو واردات جنازه خاصه از شیعیان دیگر کشورها بسیار کم است. باید تسهیلاتی فراهم شود که با نبودن همراه مرده، این روند  سریعا انجام شود چون نیازی به تصور توطئه از سوی مردگان نیست. هزینه یا خطر  امنیتی هم برای اقتصاد کشور در پی ندارد.  زیرا تنها صنفی هستیم که صادرات مرده به زیان کشور ولی واردات آن ارزآور است. ماده اولیه هم زیاد داریم یعنی زمینهای موات هم که در کویرهای ایران کم نیست.  فناوری پیچیده‌ای هم نیاز ندارد. ایجاد اشتغال فراوان برای جوانان و بیکاران و صنوف وابسته نیز می‌کند.

 

بزرگترین آرزوی زندگی‌تان؟ صدور مجوز  اختصاصی و انحصاری ساخت و فروش گور برای دفن مردگان  در حریم کعبه و حرم نبوی و گورستان بقیع در مدینه و  گورستان ابوطالب در مکه  به شکل طبقاتی برجهای  زیرزمینی از سوی پادشاه عربستان برای این حقیر و ورثه‌‌ام.

 

چرا با آنکه به قرینه ابولهب دفن‌شونده در مکه که عموی پیامبر اسلام  و زادگاه و زیستگاهش مکه بود  اما به برادرزاده‌آش ایمان نیاورد بلکه بنا به محتویات سوره تبت دوزخی شد  که اثبات می‌کند  ‌گورگاه هر کس نزد پروردگار اهمیتی از جمله بر کارنامه اعمال او تأثیری  ندارد چه اصراری است که بر اهمیت نزدیک یا دور بودن به مکان خاصی، کجایی و چندبودگی نرخ محل گور تأکید می‌شود؟  چون مصداق دستورالعمل حاجی میرزا آغاسی صدر اعظم قاجار درباره حفر قنات است. زیرا  اگرچه برای مردگان سودی ندارد اما برای زندگان و بازماندگان دارد.

 

قیمت میانگین قبر در گورستانهای قم که گاهی هم چند طبقه زیرزمین است و فقط در آن خاک و کمی آجر به کار رفته  از قیمت پنت‌هاوس در برجهای لوکس شمال تهران در شمیران گران‌تر است در حالی که نه  هزینه  پروانه ساخت یا واحدهای تجاری را  دارد  نه  هزینه فونداسیون  دارد حتی آب لوله‌کشی و برق و گاز و تلفن ساده را هم ندارد. قابل رهن و اجاره دادن هم نیست که بگوییم محل سرمایه‌گذاری  است.  در پاسخ شما عرض کنم. اولا اینکه یادتان باشد این هزینه طبق قانون چشم و همچشمی میان مردم بالا می‌رود. زیرا اگر ارزان باشد بازماندگان مرده کسر شأن خود می‌‌دانند. دوم  اینکه حق‌السکوتی که به وجدان خود می‌دهند زیرا به جز اینکه ممکن است در زنده بودن مرده قدمی برای او برنداشته باشند قرار است دهها  شاید صدها برابر  قیمت قبر ارث ببرند. سوم اینکه چون در شوک حاصل از خبر مرگ عزیز خود هستند قادر به تعقل درست نیستند بلکه دچار احساسات آنی شده‌اند. وقتی  هم عقلشان سر جایش بیاید که شاید تا آخر عمر  نیاید  کار از  کار گذشته است.

 

چرا عده‌ای برای گران‌ترین قبرها  هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند در حالیکه طبقات فرودست اجتماع باهمه تنگدستی باید  عوارض و هزینه‌هایی سنگین را بپردازند؟  زیرا اینان نورچشمی هستند و همچون زنده بودنشان آقامنش ‌زیسته‌اند. خاطره‌‌‌ای نقل کنم. نقل است کسی را در گور گذاشتند. نکیر و منکر  آمدند سؤال و جواب کنند. میت گفت از سوی خدا بر سرم منتی نیست. تا بوده  مال مردم را خورده‌ام از خدا چیزی نخورده‌ام.  تو خود حدیث مفصل بخوان  از این مجمل.

 

چرا بیشتر آدمها با دیدن مرگ عزیزانش، جنازه کفن‌پیچیده  و گذاشته شدن در گور باز هم عبرت نمی‌گیرند و باز گرفتار دنیا و آزمندی هستند؟ اگر عبرت می‌گرفتند که نان ما و همکارانمان آجر می‌شد. زیرا  شخص دست روی دست می‌گذاشت و دنبال پیدا کردن پول نمی‌رفت. آن وقت خودش همچون قدیمیها به دفن  مرده‌اش در بیابان می‌پرداخت. همین اندازه که بازماندگان  صورتحسابهای متوفی را می‌بینند متوجه می‌شوند از فردا صبح باید تلاش کنند برای مرگ خود و عزیزانش پول پس‌انداز کنند. پس  اعضای صنوف وابسته  ما در امید دادن بیشتر  به زندگی و انگیزه داشتن به مردمان نقش بسیار مؤثری دارند. یک قلم فرض کنید شاید مقدار صدها هزار تن خرمای مصرف  شده برای مراسمها و از جمله شبهای جمعه برسر گور چه اندازه سبب  پویایی اقتصاد نخل‌داری در جنوب کشور و عوامل حمل و  توزیع و فروش شده است.

 

بخت بلند؟ خاکسپاری در وطن. زیرا  بنیانگزار سلسله قاجار و چهار پادشاه  پایانی مملکت یعنی محمد علی‌شاه قاجار و احمد شاه قاجار و رضا شاه پهلوی و محمد رضا شاه پهلوی  نیز  نخستین رئیس جمهور ایران  سید ابوالحسن بنی‌صدر از داشتن یک گور ساده ولو بی‌نام و نشان برای دفن در این کشور محروم ماندند.

 

چه اندرزی از بزرگان قدیم  برای آزمندان دنیاپرست ناخداترس همچون رباخواران و رانت‌خواران و محتکران و گرانفروشان خاصه آذوقه مردم دارید؟ به تعبیر سعدی شیرازی:

آن شنیدستی که در اقصای روم

بارسالاری افتاد از ستور

گفت چشم تنگ دنیادوست را

یا قناعت پر کند یا خاک گور.

 

آیا کسانی هستند که بخواهید از آنها قدردانی کنید؟ خوشبختانه رونق صنعت ما  در ایران‌ وام‌دار عزیزان بسیاری است که در اینجا نمی‌توان به دلایل امنیتی، نظامی، سیاسی و اعتقادات شرعیه از همه آنها در سطوح مختلف یاد کرد. اما کسانی که امکان یادکرد نام آنهاست بیش از همه مدیون سه صنف محترم  هستیم که جا دارد در همینجا از آنها تشکر کنم: یکی خودروسازان داخلی است. دومی فست‌فودیهاست. دیگری همچون ضرب‌المثلهای قدیم در متون نوشتاری و افواه عامه  ایران و شرق حتی در سطح بین‌المللی  یعنی جامعه پزشکان و داروسازان خاصه جراحان و شرکتهای داروسازی به سبب کیفیت ساخت داروها در نبود مواد  اولیه به سب تحریمها. البته دست‌اندرکاران طب سنتی با دانش ناقص خود از میراث ابن‌سینا هم خاصه حجامت‌گران همیشه ما را مدیون خود کرده‌اند.

 

واقعا  از اینکه بدون منت وقت گذاشتید و ما را  مستفیض کردید  از شما ممنونم.  از بیانات گرم و شیوای حضرتعالی محظوظ شدیم  اما به باورم  اگر خاطرات و سوانح عمر خودتان را می‌نوشتید هم خواندنی  بود و هم تجربه‌آموز و مصداق باقیات صالحات.  راستش را بخواهید سینه بنده مقبره الاسرار  مگوست. به جز اینکه ممکن است از  نظر شرعی و قانونی برای بنده یا  وراث مشکل ایجاد کند خطرش این است فنون این رشته در اختیار دیگران خاصه افراد ناصالح  قرار بگیرد. همین اندازه که بنده با شما به شیوه آن جنت‌مکان، نوشنده جام زهر شوکران،  اعاظم فلاسفه یونان ابوالشهداء من الحکماء و العقلاء   سقراط  حکیم به تعبیر محمد خاتمی گفتمانی تمدنی داشته‌‌ام شاید  اولادم   مرا مؤاخذه کنند.  البته به آنها گفته‌ام از ثلث حقه ارث قرآنی‌فرموده  خود می‌خواهم چنین کاری کنم.  دور نیست شاید هم این مصاحبه در دراز مدت برای شهرت و رونق بیشتر شغل ما  یاری‌رسان باشد. گرچه ترجیحم این بود اول بار با شبکه‌های بین‌المللی انگلیسی‌زبان ماهواره‌ای چنین کاری انجام می‌شد که شانیّتم در آن بود و بازتابش بیشتر، علی ایّ حال  امیدوارم اگر شرایط مملکتی اجازه دهد در آینده چنین کاری مُتُحَقِّق شود.

 

در آخر برنامه  خودتان برای مخاطبان پیامی دارید؟ گور بابای دنیا!

 

اشتراک گذاری

مطالب دیگر

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *