گشایش اردیبهشت 1393

لوگو سایت رضوی
جستجو

قم قدیم، شهر مقدس روزگار زرتشتی تا امروز از زبان شادروان علی اصغر فقیهی(4)

قمی تبار هستم. بنا به شواهد تاریخ قم تالیف 378 ه  موسی مبرقع به سال 256 از مدینه به این شهر آمده و به سال 296 در همین شهر درگذشته و در چهل اختران امروزی دفن شده است. از آن زمان سی نسل از او در سراسر اقالیم اسلامی از ایران تا هند پراکنده شده اند . نیاکان من هم در شعاعی کمتز از هزار متری خانه و گورگاهش مانده اند .  پس یاخته های تنم آکنده از  حس و حال و هوای این شهر است. اما پس زمینه شهر قم چیزی نیست که مشهور عام و خاص ایرانیان و ناایرانیان است. سالهاست  پیگیر نظریه ای به نام مغناطیس قم هستم. بر این باور مانده ام اگر روزی ایران از همه سو کوچک شود و تنها بخشی از آن برجای بماند قم در آن خواهد گنجید. زیرا همچون قلب درون تن در میانه و سمت بالا و مایل به چپ جای دارد.

تقدس با خاک شهر قم همجوشی یافته است. آتشکده جمکران و آیین میتراییسم وزان پس پیشگامی در ضدیت با خلافت اموی و عباسی و تشیع گرایی  از جمله نوع غالی آن در منطقه قمرد قم پیشینه داشته است. به نوشته کهن ترین تاریخ قم تالیف سده چهارم آپولونیا به تقریب 1500 سال پیش  به قم آمده و طلسمی بسته بوده تا گنجهای زیرزمینی پنهان قم مکشوف نشود مبادا با اکتشاف آنها پاکی معنوی آن از میان برود. از سوی در تاریخ آمده است که فراعنه از منطقه آوه نزدیک قم برآمده بوده و تا قرن چهارم باغ فرعون در قم موجود بوده است. در بستر تاریخ از جمله تاریخ علم بزرگترین نماد طب اسلامی یعنی الحاوی فی الطب و نیز نماد پزشکی فارسی یعنی ذخیره خوارزمشاهی مرتبط با این شهر بوده است. ضرب المثل اینکه فصاحت از ابن حمید آغاز و به ابن عمید ختم شد که شخص اخیر قمی است از شواهد آن است. ابوجعفر قمی به گواهی صاحب بن عباد وزیر  دانشمند آل بویه دیوانی عظیم داشته و او شعر این شاعر سده سومی را فراوان و همسنگ شعر رودکی سمرقندی یاد کرده که شوربختانه به جز چند بیت از میان رفته است. علی اصغر فقیهی در کنار محمد حسین مدرسی طباطبایی استاد دانشگاه پرینستون آمریکا دو نماد برجسته تحقیقات  قم شناسی سده اخیر هستند.

زنده یاد فقیهی (1292-1382ش) از پیشگامان دانش قم شناسی به شمار می‌آید که تحصیلات علوم قدیمه و دانشکده‌های امروزی را به سال 1319ش پایان برده و از شاگردان روزگار رضاشاه پهلوی در دانشسرای عالی بوده است. پایان نامه اش درباره تاریخ ایران زیر نظر عباس اقبال آشتیانی و احمد کسروی تدوین شده بوده است. نگارنده این سطور بخت این را داشته که شش سال پایانی عمر ایشان را در کنارشان باشد و از نزدیکانش محسوب شود. پس از مرگ ایشان خانواده شان یادداشتها و مدارک مربوط به استاد فقیهی را به بنده سپردند. به تدریج طی سالهای گذشته مقالات ایشان و نوشته های بنده در این باره در نشریات مختلف به چاپ رسیده است.

مجموعه یادداشتهای روزانه زیرین مقاله ای است که ایشان به تاریخ 18/1/1328ش درباره تاریخ قم تدوین کرده بوده اند. ایشان به تعبیر دکتر علی اشرف صادقی و از شاگردان ایشان سهل و ممتنع می نوشته اند. هم ایشان یادآور شده اند که برخی می پندارند آنچه طی چهل سال تدریس در دانشگاه تهران به دانشجویان آموزانیده ام از آموزه های دوره های دانشگاهی است. اما چنین نیست. بنده متون کهن فارسی را تا پایان دوره دبیرستان زیر نظر فقیهی خوانده بوده ام. ستایش از فقیهی بیش از آنکه از دانش او باشد از منش و بینش او به زندگی است.

در این باره شواهد زیادی می توان به دست داد که مجال آن نیست اما دست کم شادروان دکتر محمد امین ریاحی در دو نوبت خطاب به بنده و در منزلشان فرمودند فقیهی از نسل ابوسعید ابوالخیر و بایزید بسطامی بود. دکتر محمد معین و دکتر امیرحسن یزدگردی استادان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران هر دو از دوستان و مریدان فقیهی بوده اند. خوشبختانه یا شوربختانه به تعبیر هم ایشان که گمنامی ام از آفت شهرت برهانید برای بسیاری از امروزیان ناشناخته مانده است خاصه نسل جوان. امیدوارم این یادداشتها سبب پیگیری بیشتر علاقه مندان به کارنامه عمر ایشان باشد.

__________________________________________________________
__________________________________________________________

خرابى‌ها و قتل عام‌هايى كه تاكنون در قم شده است

اولين بار كه اطلاع داريم شهر قم را ويران كرده‌اند زمان اسكندر مقدونى مى‌باشد كه به دستر او خراب گرديد و به همان حال باقى بود تا زمان قباد پدر انوشيروان.

هنگامى كه قباد از تيسفون به جنگ هپتاليان مى‌رفت چون بدين ناحيت رسيد و آن را ويران ديد علت را پرسيد گفتند هيچيك از پادشاهان رغبت نمى‌كرده كه ويرانى‌هاى اسكندر را آباد سازد.

قباد در مراجعت دستور داد قم را عمارت كردند و از آن تاريخ تا زمان يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساسانى نام قم (ويران آبدكرد كواد) بوده است (شهر ويرانى كه قباد آن را آباد كرد).

در قرن اوليه هجرى شهر قم چند بار مورد هجوم ديلميان قرار گرفت و بارها ويران گرديد.

همچنين قمى‌ها به واسطه تعلل در پرداخت خراج مكرر مورد خشم خليفه قرار گرفتند همان طورى كه در مورد ديگران از اين مقاله نوشته شده قم در زان مغولان و تيموريان قتل عام و يران شد.

در زمان صفويه در سال 1044 چنان سيلى در رودخانه جارى شد كه بيشتر از نصف شهر را خراب كرد و عده‌اى را نابود ساخت.

علت اين خسارات و تلفات اين بود كه سيل مزبور در تابستان هنگامى كه رودخانه خشك و هيچكس احتمال آمدن سيل را نمى‌داد جريان يافت و آثار آن تا مدتها باقى بود.

در زمان افغانها و پس از آن در زمان بازماندگان نادرشاه خرابيها و كشتارهاى زيادى به قم راه يافت.

در قرون اخير نيز مكرر سيل شهر قم به خطر انداخته و از همه مهيب‌تر سيل خرداد 1313 بود كه ذيلا شرح داده مى‌شود.

 

سيل مهيب 1313ش در قم

در قرن اخير چند بار اتفاق افتاد كه سيل از سدهاى رودخانه تجاوز كرده و به شهر خساراتى وارد ساخته است ولى تا آن جايى كه اطلاع داريم سيل 1313 از همه مهيب‌تر بوده است.

در زمستان 1312 برف زياد آمد و كوههاى بالاى رودخانه تا بهار مستور از برف بود و از ارديبهشت به بعد بارانهاى متوالى باريدن گرفت و در نتيجه روز به روز آب رودخانه زياد مى‌شد و هر وقت سيلى از بالا شروع به آمدن مى‌كرد از گلپايگان يا خمين تلگرافى به قم اطلاع مى‌دادند.

در شب ششم خرداد 1313 مطابق نهم صفر 1353 تلگراف آمد كه سيل عظيمى رو به قم در حركت است.

مردم كه چند بار شنيده بودند كه سيل مى‌آمد ولى سيل از رودخانه تجاوز نكرده بود با كمال اطمينان در خانه‌هاى خود استراحت كرردند در حدود ساعت 10 يا 11 شب بود كه سيل از چند نقطه شروع به تجاوز كرد. از طرف كوچه حرم از طرف راه اراك و شهر نو از بالاى رودخانه (جنوب دبيرستان حكيم نظامى فعلى) به طرف دروازه قلعه و پايين شهر خوشبختانه مردم هنوز گرم خواب نشده بودند و با اطلاع به يكديگر همه از خانه‌ها بيرون ريختند و با اينكه تا ظه روز ديگر متجاوز از يك هزار خانه خراب شد يك نفر هم زير آوار نرفت.

پل بزرگ نيز سوراخ و آب از اين قسمت وارد شهر شد ولى با جديت رئيس شهربانى وقت و استفاده از زيلوهاى مسجد امام از اين راه خساراتى وارد نگرديد.

روز ديگر شهر تعطيل عمومى شد و تمام مردم مخصوصآ سيل‌زدگان حال تأثرآورى داشتند و چون بيم اين بود كه مجددآ سيل ديگرى بيايد مردم سخت در اضطراب بودند بعدازظهر مرحوم حاجى شيخ عبدالكريم و عده زيادى از طلاب و جمع انبوهى از مردم براى بستن سد به طرف رودخانه حركت كردند و رنج بسيارى متحمل شدند ولى آب ديگر زياد نشد.

چون راه اراك و اصفهان و كاشان را آب گرفته بود مدتى تمام وسايل نقليه و كاميونهاى بزرگ از بازار و ميدان كهنه و كوچه‌هاى تنگ محله‌هاى شاهزاده حمزه و پنجه‌على و چهارمردان دروازه قلعه عبور مى‌كرد.

براى سيل‌زدگان اعانات زيادى جمع شد و خانه‌هاى زيادى در اراضى مبارك آباد در جنوب خاك فرج توسط مرحوم حاجى شيخ عبدالكريم ساخته شد.

براى رودخانه نيز به عجله سدى بنا كردند.

آثار خرابى اين سيل هنوز هم در شهر نو، كوچه حرم، دروازه قلعه و پايين شهر به خوبى ديده مى‌شود.

اكنون كه اين سطور نوشته مى‌شود يعنى شب 13 فروردين 1328 خطر سيل سخت قم را تهديد مى‌كند و از ظهر امروز سيل مهيبى در رودخانه جريان يافته كه از پاره‌اى نقاط نزديك است وارد شهر شود.

اشتراک گذاری

مطالب دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *