زهستان تمامی زندگی من با دنیای واژهها همجوشی یافت. همچون یک بختک بر ذهن و زبان و زندگی من سایه افکند. گذر زمان به من ثابت کرد آدمیزاده همه زندگیاش میان گرداب یا برزخ واژگان – باورها میگذرد. زندانی و مستعمره آنهاست. این دو مثل باتلاقی است که همه چیز […]