1 – یهودیان شراب مینوشند .حتی در زمره آیینهای دینی آنها نیز هست. پس در شرع یهود حرام نیست. از سوی دیگر قرنهاست به اندوختن مال دنیا و از جمله اشتغال به ربا به ناهمکیشانشان مشهورند. زیرا ب باورشان رباخواری از یهودیان مشروع نیست. پس همراستایی شراب و ربا و آز هست و گسلی نیست.
2- مسیحیان اروپامرکز تاریخ نیز شرابنوش بوده و هنوز هستنند. در آیینهای دینیشان حتی در کلیسا نان و شراب هست. آنها نیز به جز ترویج دنیاگریزی ظاهری ارباب کلیسا در قرون وسطا، پیش و پس از آن دنیاطلب بودهاند. نمادش استعمار و به زنجیرکشی و بهرهکشی کشورهای جهان طی چند قرن گذشته است. هنوز هم به نامهای دیگر ادامه دارد. پس در میان آنها هم میان شراب و دنیادوستیشان گسلی نیست.
3- مردمان روسیه کمونیست هم بنا به شهرت تاریخی بادهنوشانی حرفهایاند. ودکا هم نمادشان است. به معنی آب است چون همچون آب خوردن مینوشند. برخی هم به طنز از ودکا تعبیر به ضد یخ موتور بدن روسها کردهاند. آنها هم در دستاندازی به کشورهای دیگر البته از نوع استالینیاش سخت شهره آفاقند. پس برای آنها هم میان ودکابارگی و شیفتگی این جهانیشان گسلی نیست.
4- منطقا چینیها و نژادهای وابسته همچون مغولها هم به جز نامعتقدی همگانی در گذر تاریخ نسبت به ایمان ادیان ابراهیمی از شراب و خون ریختن و آزمندی بهره گرفته و بیاعتقادیشان به خدا و معاد از توجهشان به دستاندازی اقتصادی به مناعب کشورهای ضعیف بسیار مشخص است.
5- اما عطف به حرام بودن شراب در شرع اسلام بلکه تصریح قرآن ولی شیفتگی فرمانروایان مسلمان و توده مردم و خاصه بیشتر پیشوایان دینی به قدرت و ثروت دنیایی که امروزه در کشتارهای قدرتطلبانه گروههای القاعده و داعش و طالبان و بوکو حرام و امثال آن یافته میشود که در میان دیگر اقوام لاییک روشنفکرانه یا بتپرست قبایل قدیمی همانندی ندارد نشان از یک گسل بزرگ است که کشورهای اسلامی را قرنهاست به زلزلهای عظیم گرفتار کرده است.
6. چرا در هر بخش سخن از گسل شد زیرا توازن و تعادل میان اجزای مختلف است که همه چیز از بناها و خودروها و زندگیهای زناشویی و اقتصاد و اخلاق را ایمن نگاه میدارد. یکی از گسلها که در گفتار زرتشت هم به آن اشاره شده عدم تطابق گفتار و پندار و گفتار است. در روند ترک این قانون ایرانیان روزگار ساسانی تا امروز فرودست اقوام عرب و ترک و مغول و اروپایی و به ویژه انگلیسی و روسی و چینی شدهاند.
7- هر نوع ناهمراستایی از جمله فریب دیگران – برهگان در لباس ناصحان- گرگان و پیمانشکنی و نداشتن قانون همگانی یکسان از این شمار است. نماد ساده و همگانی به چشم دیدهشوندهاش نرخ برابری ارز ایران طی سالهای گذشته نسبت به ارزهای کممعتبر از جمله ریال سعودی است که به تقریب طی چهل سال گذشته ارزش آن به ریال نزولیبنیان ما صعودی و حدود سه هزاز و پانصد برابر شده است. یعنی اگر هفت هزار تومان میدادیم سه هزار و پانصد ریال سعودی میستاندیم و امروز یک ریال سعودی. چه شد آن همه تحصیلات و تفکرات و تالیفات دانشگاهی و نادانشگاهی قدیمه یکصد ساله در برابر آنچه عرب ملخخوار را به سخره میگرفتیم که طی چند دهه در هر بخش به یک چند هزارم ارزشهای پیشین سقوط کردهایم از جمله ارز اقتصادی و اخلاق اجتماعی و نابودی محیط زیست.
8- دست بر قضا یکی از گسلهای مرتبط با اقتصاد بهرهخواری عمومی – خصوصی به نامهای مختلف در ایران است که سبب پیدایش گسل از جمله اختلاف طبقاتی و بحرانهای سیاسی و اجتماعی میشود. از سوی دیگر به سبب همین نکته همچون بیماری خودایمنی یا سرطان از درون تن، ملت ایران به نابودی خود مشغول است. زیرا همه ساله بیست درصد و بیشتر به دست خودمان سند کاهش ارزش پول خود را امضا میکنیم که هماره ارز ما دیگر ارزش سال پیشین را ندارد. همچون مردی که از راه تنفروشی زن و فرزند ارتزاق میکند ما نیز ارزش پول خودمان که ناموس ماست برای معیشت و منافع شخصی به شیوه هرزگان میفروشیم.
9- راست یا ناراست شنیده و خوانده بودم رباخواری از زنای شخص با مادر خویش در کعبه شومتر است. نخست باور نمیکردم. اما وقتی وصع ایران در سالهای گذشت را دیدهام که ایرانیان درون و برونکشوری به سبب فقر و از دست دادن اعتقادهای قلبی به روسپیگریهای مختلف به نامهای با شکوه روی کردهاند و از آن شرمی هم ندارند دریافتم این یکی هم حاصل گسل دائمی در ارزش واحد پولی ماست که چرخ زندگی دیگر نمیچرخد. زیرا در زلزله اقتصادی شکسته شده است.
10 – اما سخن از شراب و گسل بود. از کودکی وقتی آزمندی بازاریان متدین در روند احتکار و تقلب و کمفروشی و رباخواری و دستدرازی به مال دیگران حتی نزدیکان خویش آن هم در نمادش بازار تهرا یا زادگاهم در قم را میدیدم که این شدت دنیادوستی میان بادهنوشان و بینماز یافته نمیشد حیرت میکردم. از جمله مدتی پیش در همین سایت نوشتم هر چه نزولخوار از اول عمر دیدهام نامهای مذهبی و با پیشوند حاج/حاجی داشتهاند : حاج محمد و حاج علی و حاج تقی و حاج ابوالفضل و حاج حسن و امثال آن. از سوی دیگر هیچگاه ندیدم کسانی که نام بهرام و سیاوش و فریدون و آرش و کامبیز و پرویز و فریبرز و همانندش دارند این کاره باشند. باز هم پاسخ گسل بود میان ادعای زبانی و تظاهرهای دینی ظاهری با نیت باطنی و کارنامه عملی در زندگی.
11- به زبان دیگر جنگهای بزرگ و کوچک و نیز سقوط حکومتهای ایران در تاریخ و شاید حتی اروپا کمابیش به دست تجار بزرگ متدین راستین و دروغین بوده که پادشاهان و نظامیان و دانشمندان و دیندارداران در تنگنای کار و زندگانی دست به دامان آنها میشدهاند. چرا؟ چون در همه عمر روحشان را اندوختن هر چه بیشتر مال این جهان آکنده کرده بوه است. زیرا به تعبیر معروف روانشان را به شیطان فروخته بودهاند.
12- اما چرا با همه رعایت ضوابط دینی شرعی اینان این اندازه به رنج خلق نابینا و در نابودی هموطنانشان بیرحمند و از خدایی که ادعا میکنند میپرستند شرم و ترسی ندارند؟ پاسخ به باورم این است چون از روز اول خودشناسی در شیفته بودن به مال سیاهمست بودهاند. در خواب و بیداری بدون وقفه به جز مواردی استثنایی حتی با مرگ والدین و فرزند و بیماری سخت و نزدیک دیدن مرگ از نوشیدن باده دست بر نداشتهاند.
13- این شراب ناشیشهای – ناخمرهای حرص دنیاست. بنا به منطق ارسطویی و علم هندسه، آزمندی دایرهای بزرگ است که دائمالخمر حرفهای مایعاتیاش دایره کوچکی درون این دایره بزرگ است. به زبان دیگر شراب حرام در مقابل رباخواری و زیادهخواهی بازاریانو همدستانشان و همراهاشان همچون انگور است نسبت به شراب. شراب نوشیدنی یکی از بردگان اربابی شلاق به دستی است که نامش نزولخوار و محتکر و گرانفروش است. قماری که قبیح شمرده شده شکل زشت و عیان کارکرد بازاریان و سرمایهداران در پس پرده ایران است. شاید به همین سبب بزرگترین رفتار محکوم شده در قرآن اشتغال به رباخواری است که در آیات پایانی سوره بقره آمده است. درباره هیچ خطایی ولو زنا و لواط و دزدی و قتل تعبیر اعلان جنگ به خدا نشده که در این باره شده است.
14- اینجاست که ضرورت پیدایش موبد و خاخام و پاپ/اسقف/کشیش و مفتی و قاضی شرع در گذر تاریخ و پرورش آنها معنا پیدا میکند. در دست داشتن قدرتی در دست ثروتمندان که شاهان و نیز وزیران در مقابل آنها نتوانند کاری پیش ببرند. گواهش اینکه وقتی قیصر و هیتلر و موسولینی در اروپا از تخت فرو افتادندیا دانشمندان علم نو هم کشته و آواره شدند پاپها و اسقفهای اعظم و حتی کشیشهای ساده کاتولیک آب در دلشان تکان نخورد. اینان در هر حکومتی سر جایشان بودند. زیرا از سوی قدرتی فراحکومتی حمایت میشدهاند.
چنین بود وضع همتایان روچیلدها و راکفلرها وارثان خانواده مدیچی یهودی که با آمدن و رفتن روسای جمهوری اینان کمابیش باقی ماندند. زیرا شرابی که در آتشکده و کنیسه و کلیسا و امثال آن هم برای مصرف خلق تولید شده و میشود از جنس واژه – باور است که به همه جا و از جمله دل و ذهن و زبان رخنه میکند. پشت همان وعظها و نوشتارهای مکتوب است. زیرا قوه مستیآوری سخنان اینان چنان زیاد است که خوردن مشروبات الکلی در مقابل آن علیالسویه است یعنی نوشیدن و نانوشیدن آن فرق چندانی نمیکند گرچه اگر از ناشیشهای خورده باشی ممکن است نوشیدن نوع شیشهای سوخت افزونه یا آمپلیفایر آن باشد.
حکومتهای کمونیستی با همه هیمنه و ارعابافکنی سیاسی و نظامی ولی ناموفق، سرانجام خود به سرمایهداری روی آوردند. شکست همه پیگیریکنندگان تحصیلات دانشگاهی و مطالعات علمی و فلسفی روشنفکرانه به همین سبب در جامعه بشری حتی اروپا بیاثر است. از جمله متولیان هالیوود دستپخت سرمایهداران کاری کردند که شمارگان مخاطب یک فیلم از موفقترین کتابها بیشتر باشد که اگر هم خریده شوند اغلب خوانده نمیشوند. شهرت و ثروت و خاصه اقبال خلق به اهل سینما با برجستهترین نویسندگان و استادان دانشگاه قابل مقایسه نیست که یادآور داستان پدر و پسر شیفته علم یادشونده از سوی عبید زاکانی است. مگر نه آن است که دانشگاههای جهان بدون واریز پول سرمایهداران و مالیاتدهندگان بسته خواهد شد؟ به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. راست گفت صادق هدایت در حاجی آقا و سیمین دانشور در سووشون.
15. همراستایی و چراغ سبز آمریکا به طالبان در اشغال دوباره افغانستان پساکشتارهای همه روزه بیست ساله گذشته و پیش از آن به دست نمازخوانان ریشمند متشرع موید نظریه بادهماهیتی دوستی سیاهمستانه زندگی زمینی است.
16. یاد پدرم گرامی که اول بار در سال 1357ش خطاب به من و برادرم گفت اگر در ایران زندگی میکنید بدانید همه چیز به پول ختم میشود.به وقت قبولی دانشگاه اندرزم داد که ثبت نام نکنم. گفت برای چه چند سال عمر صرف کنی که بعدا از راه طبابت پول بگیری؟ از همین امروز از دست مردم پول بستان. یادم آورد که فرجام کار حجرهنشینان نیز انداختن تشکهایی است که خلق زیر آن پول بگذارند و بروند.