گشایش اردیبهشت 1393

لوگو سایت رضوی
جستجو

تاملی کوتاه درباره زبان یهودیان

 

تاملی کوتاه درباره زبان یهودیان

گفتار با ثبت نوشتاری یا همان خط دو مقوله از هم جداست. یعنی ممکن است صدها سال میان این دو در یک زبان مشخص فاصله بوده  باشد. شاید هم هرگز یک زبان شفاهی الفبای مستقلی پیدا نکند یا اگر داشته باشد در گذر زمان منسوخ شود و مستعمره الفبای قوم غالب دیگر شود. از سوی دیگر زبان هم مقوله‌ای ایستا نیست بلکه همچون یک موجود زنده دائما سیال و  تغییریابنده است. تولد و کودکی و جوانی و پیری و مرگ دارد. والدین و گاه  فرزند و نواده دارد. فقیر و غنی می‌شود. خردمند و نادان دارد. مهربان و نامهربان دارد.

زبان مشترک ادیان ابراهیم پیشاپیدایش الفبای عبری و سریانی، زبان آرامی بوده که منطقا از زبانهای پیش از خود  در بین النهرین  متاثر بوده است. پیشینه این زبان به حدود سه هزار و یکصد سال  اما اختراع خط عبری که با نگاهی به خط یونانی انجام شده  به حدود قرن دوم قبل از میلاد باز می‌گردد.

زبان آرامی در دربار هخامنشیان نیز کاربرد داشته است . همچنین در دوران کوروش به بعد که یهودیان تحت حمایت شاهان هخامنشی بوده‌اند. پس منطقی است بپذیریم کتابهای مقدس یهودیان نخست ولو به شکل شفاهی به زبان آرامی و شاید مکتوبا نیز به خط آرامی بوده است.

زبان عبری یکی از گروههای سامی شمال غربی است که شامل زبانهای فنیقی و موابی و آرامی و قرطاجنه‌ای نیز هست. زبان آرامی به خصوص پس از کوچ یهودیان به بابل در عراق امروزی از سوی آشوریها تاثیر فراوانی برزبان یهودیان گذاشت.

مشهور است تورات مکتوب  نخست  از سوی هفتاد  تن از دانشمندان یهودی که به   هفتادگانی (Septuagint) مشهور شده به یونانی تدوین شده است. اما عطف به اینکه پیدایش الفبای یونانی به هشت قرن و  الفبای عبری به قرن دوم و سوم پیش از میلاد باز می‌گردد شاید بتوان گفت یهودیان پسافروپاشی هخامنشیان و از میان رفتن حمایت این پادشاهان به سبب چیرگی زبان و فرهنگ و تمدن یونان به ویژه پسااسکندر  قرن چهارم قبل از میلاد به این گردآوری روی آورده بودند. مشهور است پادشاه یونان یا یونانیان به دنبال بازگردان تورات نبوده بلکه صرفا خواست یهودیان بوده که چنین کنند.

اما به نظر می‌رسد اختراع الفبای عبری به این معنا نبوده که در همان دوران پیدایش این خط   تورات به عبری نوشته شود. زیرا مدت زمانی طول می‌کشد تا قواعد و الفبای یک زبان همگانی و کاربردی و مقبول طبع واقع شود. اختلاف‌نظر از میان برود و کاربران اولیه برای کلمات شفاهی صورت قراردادی نوشتاری بیابند.  اما از سوی دیگر الفبای کنونی عبری در سده‌ها پیش رایج نبوده بلکه شکل دیگری داشته که لغزش‌پذیری در آن محتمل‌تر بوده است. زیرا حرکات امروزی در قرن هفتم  بعد از میلاد از سوی گروهی یهودیان تبیریای در فلسطین و اروشلیم ابداع شد و صرف – نحو آن حدود قرن نهم و دهم میلادی با تکیه به زبان عربی تهیه شده است.

نکته دیگر اینکه چندانکه یهودیت دین تبشیری نیست تا گرونده اکتسابی داشته باشد بلکه از طریق توارث خونی به خصوص از سوی مادر  منتقل می‌شود البته گویا یهودیان اروپای شرقی که از خزرانها بود باشند که در قرن نهم میلادی یهودی شده‌اند یک استثناء باشد زبان و الفبای عبری هم اساسا درون‌قومی است. منطقی است در گذر تاریخ به گسترش آن نپرداخته بوده‌اند. پس همچون برخی زبانها از جمله  یونانی، لاتین و عربی طی قرون همچون گوی میان اقوام و ملتها و ادیان مختلف در سرزمینهای مختلف نگردیده و صیقل نخورده است. از سوی دیگر منطقا بنا به حضور یهودیان در اقالیم مختلف بنابراین از محیطی که در آن بوده‌اند تاثیر پذیرفته‌اند.

البته زبان عبری از معدود زبانهای دنیاست که گویشوران یهودی‌آیینش بدون داشتن کشوری/کشورهایی مشخص تا پیش از میانه قرن بیستم  وجه مشترکی به نام زبان گفتاری و قلم نوشتاری برای ارتباط با یکدیگر داشته‌اند که اثبات می‌کند امکان تغییرپذیری و تاثیرپذیری زیادی نداشته تا معدوم شود زیرا  اینان به میانجی تورات وزان پس تلمود در گذر تاریخ  رشته الفت درونی شدیدی با هم در هر جای دنیا داشته‌اند .

اما با این همه شکوفایی علمی و فرهنگی یهودیان معمولا زمانی اتفاق می‌افتاده که در کنار یک زبان نیرومند جای گرفته باشند. شاید اتفاقی که در عرصه ثروت‌اندوزی و حضور در زمینه سیاست داشته‌اند به زبان عبری هم سرایت کرده است. اینکه خردمندانه  می‌کوشیده‌اند  از میراث فلسفی،علمی، ادبی،‌ واژگانی و امثال اقوام دیگر  همچون دفینه‌ها و زر و سیم  بهره‌مند باشند چندانکه هنوز هم در سطح جهان چنین است:

1 –  آرامی در روزگار هخامنشیان که هم هنگام مادر آن نیز به شمار می‌رود،

2- یونانی در روزگار پسااسکندر مثلا  تورات یونانی هفتادگانی و جزفوس مورخ یهوئی قرن اول میلادی و فیلون فیلسوف  یهودی باز هم در حدود نیمه اول قرن یکم  میلادی،

3 – عربی از روزگار پیامبر اسلام در مدینه تا برآمدن اسحاق بن سلیمان اسرائیلی طبیب ، سعید فیومی و ابویحیی بن زکریا در قرن یازدهم میلادی  در قلمرو دستور زبان عبری از عربی و موسی بن میمون و ابوالبرکات بغدادی در قرن ششم و هفتم هجری.

4. لاتینی که تا قرن نوزدهم زبان علمی اروپا بوده و به سبب پراکندگی یهودیان در اروپا تردیدی نیست بر تکامل این زبان و شاید اصلاح خط آن موثر بوده است

5. آلمانی از دوران قرون وسطا به سبب حضور  فعال در کشورهای آلمان و اتریش و هلند و خاصه موزز مندلسون  فیلسوف و موسیقیدان یهودی آلمانی  قرن هجدهم که پیشگام سوق اذهان یهودیان به استفاده از زبان آلمانی شد چندانکه به سبب این شوق‌افزایی از سوی او  در قرن نوزدهم و تا امروز نماد تحقیقات در علوم انسانی و از جمله زبان یهودیان شده‌اند .

5. انگلیسی که خاصه از قرن بیستم به بعد جهانگیر شد و یهودیان شاهکارهای علمی خود را بدین زبان ثبت کرده‌اند.

6. این زبان بیست و دو حرف اصلی دارد. برای برخی از حروف دیگر با افزودن نشانه‌هایی حروف واو – ثاء _ ذال _ خاء  و شماری دیگر ساخته شده است. همچون عربی از راست به چپ نوشته می‌شود. صورت ظاهری الفبای آن بیش از عربی به یونانی و بیش از آن به سریانی شباهت دارد. برای خواندن آسان حدود دوازده حرکت است که به کار گرفته شده است. البته در مرحله پیشرفته همچون زبان عربی و فارسی دیگر از حرکات مذکور خبری نیست.  از مزیتهای این زبان این است که هر آنچه نوشته شود خوانده خواهد شد.

7. نگارنده این سطور بر حسب تجربه شخصی خویش دریافته اگر مدتی برای از سر گذراندن تنگناهای اولیه وقت گذاشته شود به باورم برای مشرقیها خاصه کسانی با زبانهای سامی مانوسند به  تقریب جذابیت آن از هر یک از زبانهای اروپایی بسی بیشتر است. به گفته استادم کسانی که مقدم بر در عربی ممارستی داشته باشند فراگیری این زبان آسان است. از سوی دیگر به سبب هنوز کاملا ناشناخته‌ای سبب فشار به یاخته‌های مغزی شده و به ظن قوی سبب رویارویی با آلزایمر خواهد شد. سخت باور دارم کامیابی یهودیان جهان در گذر زمان وابسته به زبان آیینی آنها بوده است.

8. خوشبختانه بخت یارم بود که  عبری را نزد یکی از فرزانه‌ترین و هم‌هنگام دانشورترین یهودیان معاصر ایران  بر پایه یکی از بنیادی‌ترین کتابهای درسی این رشته به زبان انگلیسی فرا بگیرم که ایشان هم به گواهی خودشان با همین درسنامه عبری را آموخته است.  متنی که تاکنون نتوانسته‌ام گزینه بهتری از آن را در میان همه نمونه‌های مشابه بیابم.   گرچه سختگیری و جدیت ایشان در روند تدریس کار را برای بنده و دوستان طاقت‌فرسا و سخت می‌کرد اما درگذ زمان دانستم که جز به این شیوه ممکن نمی‌بود چنین بنایی درست در ذهنمان پی افکنده شود. سعادت دیگر این بود طی سالهای گذشته با یکی از استادان زبان و ادبیات عربی دانشگاه دکتر مهدی مقدسی‌نیا که  تمامی تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه تهران سپری کرده و سابقه  تدریس در لایپزیگ آلمان داشته در این راه همراه باشم. برآِیندش اینکه به لطف خدا   طی روندی آرام و در بیش از پنجاه جلسه سبب شد درباره  زبان عبری و همسنجی با زبانهای دیگر خاصه عربی در قلمرو ریشه‌شناسی کلمات  گفتمانهای ارزشمندی داشته باشیم.  چند مقاله  هم مشترکا در این باره تدوین کرده شد. در اینجا بایسته است به جز استادم  مهندس آرش آبایی ذکر جمیلی نیز از ارنست کلاین داشته باشم که فرهنگ ریشه‌شناختی عبری او هماره چراغ راهم بوده است. خدایش بیامرزاد.

 

اشتراک گذاری

مطالب دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *