گشایش اردیبهشت 1393

لوگو سایت رضوی
جستجو

درسهایی از تندرستی پیشگیرانه‌بنیان پزشکی کهن

در دانش پزشکی از هزاره‌های پیش، ارزانی بلکه اغلب رایگانی، مؤثرتربودگی و کم‌آزاردهندگی شیوه پیشگیری بر درمان امراض از سوی خردمندان این صناعت از جمله بقراط و رازی تأکید و تأیید و ترویج می‌شده است. پیش‌آگهی‌شناسی بیماری‌ها که نام یکی از کتاب‌های منسوب به بقراط مشهور نیز هست شاخه اندکی پیشرفته‌تر رویه پیشگیری‌ورزی در مسیر پیش از درمان است. برخی از اصلی‌ترین ضرورتهای حفظ‌الصحه بر اساس پزشکی‌نامه‌های کهن کعتبر عربی و فارسی یاد می‌شود.

  1.  فرض بر این است که اگر همه انواع خوردنی‌ها در برابر کسی قرار دارد تقدم و تاخر مصرف کردن آنها باید چگونه باشد؟  راست آن است این روند همچون خیابان یکطرفه‌ای به نام  ترتیب‌بندی درست خوردن غذا بر سر میز/سفره ناهار و شام است. یعنی رفتن به سمت جلو و باز نگشتن بدان در همان وعده که همچون قوانین راهنمایی – رانندگی رعایت آنها برای نگهداشت تندرستی سخت الزام‌آور است از این قرار: شروع از آب/نوشیدنی‌ها به ماست به سالاد به سوپ‌واره‌‌ها به پختنی ساده همچون پلو مرغ یا گوشت به کباب کردنی‌ها به سرخ‌کردنی‌ها.
  2.   اینکه وسط غذا و روی غذا تا دو ساعت بعد آب و نوشیدنی‌ها – به جز دوغ ترش و چای –  نیز  میوه از جمله سالاد مصرف نشود. عدم رعایت قانون یکم و دوم در کوتاه مدت سبب پیدایش انواع عفونت‌ها خاصه در فصول پاییز و زمستان و نیز سوء‌هاضمه، در میان‌مدت سبب ریزش مو و سوءتغذیه و کم‌خونی و عصبی شدن، در بلند مدت سبب دیابت و پیدایش کبد چرب از جمله افزایش چربی خون و خراب شدن ساختار و کارکرد دستگاه قلب و عروق و بالطبع به همین سبب منجر به تشدید  آلزایمر و پارکینسون در پیری خواهد شد.
  3.  دست‌کم از میانسالی به بعد یعنی سی و پنج سالگی بهتر است در وعده ناهار و شام به ویژه فصول سرد سال به جز ادویه موجود در غذا از یکی از معطریات گرم و خشک از جمله فلفل سیاه یا سبز تند، دارچین، زیره، میخک، آویشن، زردچوبه، رازیانه، خردل و البته بنا به نوع غذا و پسند طبع همراه آن مصرف شود.
  4. بنا به گفته ابن‌سینا از حدود سن سی و پنج تا چهل سالگی به بعد یعنی به تعبیر عامه چل‌چلی، حرارت غریزی بدن و به تعبیر او چراغ عمر رو به خاموش شدن است. یعنی به تعبیر قدماء روغن بدن که سبب گرمی و روشنی اندرون است رو به اتمام  است. ابوالقاسم زهراوی سده چهارمی هجری خردمندانه یادآورشده سه چهارم درمان حفظ قدرت طبیعی بدن است که منطقا به معنی تقویت آن با اصلاح نوشیدنی‌ها و خوردنی‌هاست. پس نبودن حرارت سبب کاهش گوارش غذا و بالطبع به تعبیر عامیانه ماسیدن و دلمه شدن غذا در بدن می‌شود که مقدمه ریزش مو و چاقی و  آب مروارید و دیابت و کبد چرب یعنی افزایش چربی خون و سکته و فراموشکاری و پارکینسون و  سرطان و خاصه افسردگی و مالیخولیاست.
  5. مصرف ادویه در شرق خاصه هندوستان سبب بی‌نیازی از همراهی غذا با شراب شده که در اروپا جاری است. زیرا اروپاییان تا چند قرن پیش و آغاز دست‌اندازی استعماری بر آسیا، به سبب تحریم اربابان کلیسا به شکل عمومی از ادویه آشپزخانه‌ای امروزی استفاده نمی‌کرده‌اند. چنین است که اروپانشینان چای و قهوه را هم تا اوایل رنسانس نمی‌شناخته‌اند.
  6. یکی از شواهد کمیاب بودن ادویه شرق آسیا و خاورمیانه و ندرت مصرف آنها اینکه یکی از پادشاهان اروپا یعنی ولی امر مسیحیان  فرودست زمانه‌اش در حدود قرن شانزدهم روزی برای اعتراف به کلیسا رفته. از خداوند نه برای روابط نامشروع جنسی یا همجنسگرایانه یا خوردن شراب و کشتن بی‌گناهان و ستم به رعایا بلکه برای خوردن ادویه در روزگاری جوانی‌اش درخواست عفو و توبه کرده بود. مشهور است هند، چراغ عمر قدرت بریتانیا است از آن جمله تجارت انحصاری ادویه و ضمنا مصرف داخلی انگلیسیان است. به همین سبب قرن‌هاست انگلستان سلطان ادویه و فرمانروای تا امروز البته پنهان آن در پس پردۀ هندوستان شده است.
  7.   مقدار، نوع، زمان و مکان مصرف هر چیزی از جمله نوشیدنی و غذا مهم است. بدن همچون خودروی امروزی است که سوخت و آب و روغن و گاه تعویض آن برای آن ضروری است اما اگر محل ریختن آنها اشتباه شود سبب خرابی یا سوختن موتور ماشین خواهد شد. تفاوت شرایط از جمله مزاج‌ها چنین است یعنی چندانکه نباید ماشین بنزین سوز در باکش گازوییل ریخته شود یا به عکس، پس هر کس باید خوردنی و نوشیدنی ویژه خودش را مصرف کند. زیادی آن بیهوده و سبب اتلاف سرمایه و  نگهداشت آن در ماشین یا خانه هم گاه خطرناک است.
  8. بدن همچون ماشین است بنا به کارکرد نیاز به تعویض روغن و تعویض فیلتر هوا و فیلتر روغن و پایش روغن ترمز دارد. برای پاکسازی بدن نیز بنا به نیاز باید از دفع مدفوع و  گرمابه رفتن منظم و کوتاه کردن موی بدن و خون دادن و البته نه حجامت استفاده کرد. شستشوی کبد و مغز و قلب از آلودگی‌ها نیز از ضروریات است.
  9. چندانکه برای نگهداشت تندرستی باید هر چیز در بدن متعادل باشد هوا/باد نیز چنین است. چنانکه آب زیاد سبب خفگی یا احتباس آب در بدن سبب انواع بیماری است ایستایی هوا در بدن سبب انواع بیماری‌ها از جمله کمردرد و پا درد خواهد شد. چون باد، عنصری طبیعی است در آزمون‌های تشخیصی هم دیده نمی‌شود.
  10. مدیریت مودبانه و در خلوت شخصی خویش برای عطسه کردن و آروغ زدن و باز پس راندن گازهای روده‌ای از لوازم سلامتی امروزی است. باید عادت کرد همه روزه با قرار دادن بینی در مقابل آفتاب یا به میانجی چیزی همچون فلفل سیاه عطسه‌آوری شود. همچنین بستن بینی برای نیامدن عطسه خطرناک است. شاید سبب پاره شدن پرده گوش شود.
  11. خون دادن – البته تأکید می‌کنم نه حجامت – دو بار در سال در اول بهار و اول پاییز برای مردان معتدل‌المزاج و نه بلغمی مزاج به ویژه دَمَوی میان هجده تا شصت و پنج سال ضامن سلامتی و از بهترین راه‌های پیشگپری بسیاری بیماری‌ها و همسنگ خونریزش ماهیانه بانوانه برای مردان است که مشهور است شرط کمینه بارآوری در زنان است. ضمن اینکه حدیث معروف العلم علمان: “علم الابدان” و “علم الادیان” منتسب به پیامبر اسلام(ص) قطعا نادرست است. زیرا پیشوای اهل سنت شافعیان نامش محمد بن عبدالله بوده که از قرن ششم به بعد این جمله به نادرستی به محمد(ص) نسبت داده شده است. از سوی دیگر بنا به یادکرد قرآن دین نزد خدا یکی است نه ادیان. کلمه ادیان یک بار هم در قرآن یاد نشده است. نخستین طب‌النبی چهارصد سال پس از رحلت ایشان از سوی شخصی به نام مستغفری بوده یعنی پیش از آن سابقه نداشته است. محتویات طب‌النبی منسوب به پیامبر اسلام(ص) از جمله توصیه به حجامت و نیز یادکرد توصیه به ایشان در شب معراج بنا به شواهد متقن و مسلم بی‌تردید نادرست و افتراست. ضمن اینکه به نظر می‌رسد در قرون اولیه اسلامی حجامت نامی کلی برای آن چیزهایی بوده که بعدا نام فصد و زالواندازی و  سَلّ یعنی بریدن سرخرگ و  جز آن یاد شده است. منطقاً اگر در زمان پیامبر اسلام (ص) و پیشوایان دوازده‌امامیان سازمان امروزی انتقال خون بود اطباء این کار را پیشنهاد می‌کردند.
  12.  خطاب به خردمندان گفته شود به راستی زیان حجامت دست‌کم در زمانه ما در ایران بیش از سود آن است. بر سر هم صرفاًبرای افزایش کمّیتی خون آن هم از جنس پر رقت خاصه در جوانان آن هم با اما و اگر کاربرد دارد. زیرا ابن‌سینا طی پنج صفحه و ذیل آن فقط پنج مورد از کاربرد حجامت در بخش مربوطه یاد کرده که امروزه شماری بازرگان‌پیشگان سودجوی مسلمان‌نما  بلکه متشرع‌نما تا پانصد و پنجاه خاصیت دروغین برای آن بر شمرده‌اند. شیوه زندگی و تغذیه ساده نان-ماست/پنیربنیان پیشینیان با امروزیان متفاوت بوده است. حجامت بهترین و بخش مایع خون را بیرون می‌کشد. انجام آن در اغلب موارد و بیشتر مردمان، سبب غلیظ شدن خون و پیدایش انواع بیماری‌ها خواهد شد. سن سکته را هم بسیار پایین خواهد آورد. اگر لازم باشد باید خون‌دهی را در سازمان انتقال خون امروزی انجام داد.
  13. برای فهم بهتر زیان حجامت طی سال‌های گذشته به بسیاری پرسندگان بایستگی – نابایستگی انجام این کار  چنین تمثیلی را به کار بسته‌ام. اینکه اگر کسی پرتقالی را دستش بگیرد. آن را محکم فشاردهد که آب آن کشیده  و از لای انگشتان بیرون بریزد. سپس پوست پرتقال را بجود مصداق این کار تصویر حقیقی فرآیند حجامت است. زیرا بهترین بخش خون از بدن  یعنی پلاسما واره‌اش خارج خواهد شد. تفاله‌ها مانده و سبب تغلیظ خون می‌شود.
  14. سالها پیش بانویی نیک‌نفس و نیکوکار بود به نام ف. د که هر پانزده روز یک بار پزشک حجامت‌پیشه‌ای که گرفتار جنون معجزه‌نمایی حجامت در تهران بود او را حجامت می‌کرد. نهی‌اش می‌کردم. به تصور نیت خیر خودش می‌پنداشت معالج او هم چنین است. سخنم را نشنید. کارش به جراحی ستون فقرات و هزینه‌اش معادل پنجاه سکه طلای امروزی کشیده شد. این درمان بنیاناً زیان‌مندانه در مزاج‌های صفرایی بیش از دیگر مزاج‌ها آثار سوء خود را نشان خواهد داد.
  15.  بر همین اساس نگارنده این سطور طی همه عمرش یکبار حجامت‌درمانی نکرده و هرگز هم به کسی توصیه نکرده است. زیرا به یاد دارم کودکی شش ماهه از نزدیکانم به توصیه زنی از خویشاوندانش، کودک شش ماهه‌اش به خلاف نص متون طبی اصیل کهن با پندار نادرست دفع خون ماهریزشانه و نفاس(!) مانده در بدن طفل حجامتش کرد و چند روز بعد مرد. کاری که از سال 1380ش شاهد بودم دکتر م.ع که تحصیل کرده دانشگاه علوم پزشکی بود روی نوزادان انجام می‌داد. از این کار بازش می‌داشتم. نیز بارها پیام غیابی به او دادم  متأدّب نشد. به همین سبب از همان زمان به سیاق کتاب جنایت و مکافات فئودور داستایوسکی در ذهنم تعبیر حجامت و مکافات نقش بست. روزگاری به دکتر گلپر نصری – استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد-  که پایان‌نامه‌اش ذخیره خوارزمشاهی بود  نقدی بر یکی از  تصحیح‌های مردودبنیان درع‌الصحه نوشت پیشنهاد کردم برای عبرت‌آموزی خوانندگان این عنوان را انتخاب کند. برایش خوشایند بود و برگزید.
  16. به همین سبب به تقریب ازسال 1362ش همه ساله بنا به توصیه عقلای اطباء قدیم دو بار در آغاز فصل بهار و آغاز فصل پاییز به میانجی سازمان انتقال خون ایران خونگیری سیاهرگی بازو کرده‌ام. برای تأثیر مثبت آن بر بدن به مخاطبانم گفته‌ام همان نقش تعویض روغن درخودرو را دارد. یعنی خالی کردن خون سوخته تا به وقت خونسازی، خون طبیعی در رگ‌ها جاری شود که به مصداق آیه قرآنی عمل شده باشد که لاتتبدلّوا خبیث بالطیب. زیرا غذای خورده شده یا خون ساخته شده در بدن در زمان آلودگی کیفیت و افزایش کمیت خون، همچنان است که گویی کسی در ظرفی ادرارآمیخته غذا بخوردک اتفاق بسیار جزیی هشدار می‌داده‌اند.
  17.  به همین سبب همزیستی با سگ و گربه به جز زیان‌های جسمانی برای تندرستی از نظر سرایت سرشت ذاتی و تأثیرپذیری رفتاری نیز خطرناک است. زیرا  وفاداری سگ در کنار خصلت پرخاشگرش یادآور  رفتار امروز اغلب مردمان در کوچه و خیابان حتی فرزندان به والدین است. به گواهی عملی رفتار اروپاییان و آمریکاییان و برخوردشان با جهان سومی‌ها طی قرون گذشته که آخرین آن کشتار کودکان و زنان بی‌دفاع در غزه است  منش سگ و گربه از جمله ناسپاسی و پیمان‌شکنی کروناواره سرایت‌پذیر است. به راستی چه شده است همنوعان فقیر حتی خویشاوندانمان را از یاد بردیم آنگاه اما از غم سگ و گربه محله‌مان یا شهرمان خواب به چشمانمان نیاید. درست نمی‌دانم زندگی‌مان سگی شد که سگ وارد زندگی‌مان شد یا سگ شدیم که سگ‌دوست شدیم. شاید چون گربه‌صفت شدیم که گربه‌وصلت شدیم. کبوتر/کفتربازی زشت شمرده شد اما وارونه‌وار سر از مکاتب جانوری و نافلسفی سگ‌بازان/کلبیون و گربه‌نوازان/اصحاب السنور در آوردیم. این البته نه به معنی آزار حیوانات است. رفتار شرطی شده آزمایش پائولوف‌وارۀ سگانۀ سیاه‌مستانۀ مردمانمان را در از یاد بردن تشخیص نیک و بد یا دوست و دشمن فراموش نکنیم. همچون نقشه ایران گربه‌وار نباشیم. البته این بدان معنی نیست که به آزار آنها بپردازیم.
  18. گنج‌های شرقی از جمله اصل مخطوطات کهن مشتمل بر  آموزه‌های پزشکی در پیشگیری بیماری‌ها و حفظ‌الصحه را به باد دادیم. به فراموشی سپردیم. غربی شدیم غریب شدیم. غربت‌زده و غربت‌نشین شدیم. مِهرِ  طبیعتِ خاموش‌لب را همچون  محبت‌های پدر و مادر درست ندیدیم. به اینان مهر نورزیدیم شاید ستم هم روا داشتیم که ناگزیر شدیم تازیانه‌‌چشی بی‌مهری فرزندان خودمان و نابودی محیط زیست‌مان را تحمل کنیم.

اشتراک گذاری

مطالب دیگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *